نقش دانشجویان در سر افرازی دوباره ایل قشقایی

نقش دانشجویان در سر افرازی دوباره ایل قشقایی

ایل قشقایی به عنوان یکی از معدود قوم های سربلند در تاریخ معاصر ایران شناخته می شود که با درایت رهبران دلیر و ذلت ناپذیرش فصلی دلیرانه و عاشقانه در تاریخ این کشور ایفا کرده است.

بدون شک, بودن افراد کاردان و متخصص و البته با تعصب در کنار رهبری متمرکز از دلایل اصلی این نقش آفرینی مثبت بوده است.پس از دسایس رژیم رضا خانی و ترس شدید پسرش از قدرت گرفتن دوباره ایل انتظار می رفت که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران شاهد روند رو به رشد و مثبت ایل در کشور باشیم.اما به دلایلی که مطرح کردن آن متاسفانه جزو خطوط قرمز کشور است ما شاهد حاشیه نشینی بیشتر ایل بوده ایم و مهاجرت خانواده های عشایری به شهر ابعاد اسف ناکی گرفته است و در واقع ایل در حال نابودی است.مهم ترین دلیل این اتفاق را می توان در پیشرفت رفاهی جامعه و اثرات آن بر صحرا مردان جستجو کرد.بدین معنی که آشنایی بیشتر مردم ایل با زندگی شهری و مقایسه های انجام شده توسط آنان بدین مساله منجر می شود که نوعی آرمان شهر و مکان ایده آل زندگی را برای خود متصور شوند و در پی مهاجرت به هر قیمتی می  افتند.

حال این مساله مطرح می شود که ایا راه حلی برای این مساله وجود دارد یا نه؟البته برای پاسخ به این سوال بدون شک باید تحقیقات مفصلی انجام شود اما ما جوانان عشایر می توانیم بعضی دلایل را به آسانی تشخیص دهیم .برای مثال نعمت برق جزو ان دسته از امکاناتی است که می توان در اختیار عشایر قرار داد و با استفاده از آن این جامعه کاملا مولد را تقویت کرد و هم چنین ایجاد راه های ایمن برای کوچ و تخصیص اعتباراتی برای تامین علوفه دام می تواند بسیاری از مشکلات به ظاهر بزرگ این غیور مردان را برطرف کرد.قومی که همیشه آماده دفاع از خاک میهن بوده اند و در این راه از هیچ تلاشی فرو گذار نکرده اند.و این ها تنها راه حل های کوچکی هستند ولی می توانند مشکلات بزرگی از عشایر را حل کنند .

و حال به قسمت اصلی سخن می رسیم و آن عدم توجه به این مشکلات و راه حل هاست.بدون شک وجود نداشتن افراد و نفرات متخصص و صاحب مقام در ایل و جا ماندن نخبه های ایل از مقامات کشوری به هر دلیل مهم ترین دلیل این اتفاق است.

 ما دانشجویان قشقایی که جمع کثیری در دانشگاه های مختلف این کشور به خود اختصاص داده ایم رسالتی تاریخی بر عهده داریم.این رسالت در وحله اول متوجه مام میهن است و در مرحله بعد متوجه ایل همیشه قهرمان و غیورمان.اگر در پی انیم که صدای زنگ رمه در صبح های دل انگیز دشت و بوی نان تازه و نازک و ترد در میان نسیم صبح گاهی در پس تو های تاریخ گم نشود و اگر می خواهیم تفنگ به دوشان غیور و دلاور دشت فیروزآباد و سمیرم از یاد نروند و اگر می خواهیم مردی و مردانگی و سخاوت و ایثار در اوج باقی بمانند همت کنیم و هر کدام خود را مسوول اعتلا و پیشرفت ایل بدانیم.و در این راه سختی ها و نا ملایمات برایمان در برابر عظت و بزرگی قوم قهرمانمان کوچک بنماید.و هر کدام بتوانیم به نوبه خود اثری مثبت در این راه و هدف عظیم و مقدس بر داریم.